عادت در سادهترین تعریف یعنی هر کار، فکر، رویداد و… که در بازههای زمانی مختلف تکرار شده و نتایج قابل توجهای را به دنبال دارد. عادتها میتوانند خوب یا بد باشند. ولی در هر دو صورت عادت هستند و تکرار پذیر هستند.
عادتهای ما در ناخودآگاه ما جای گرفته و گاهی بدون هیچ ارادهای ما آن عادت را تکرار میکنیم. عادتی که وارد ناخودآگاه ما شود به نحوی تکرار شده که گاهی اصلا ما متوجه تکرار آن نخواهیم شد. اما ناخودآگاه یعنی چی؟ ما فعالیتهایمان را یا با آگاهی و گرفتن تصمیم انجام میدهیم و یا بدون آنکه به آن فکر کنیم انجام میدهیم. برای مثال رانندگی کردن یک فعالیت تکراری ناخودآگاه است. شما زمانی که میخواهید دنده ماشین خود را تعویض کنید بدون آنکه فکر کنید و یا تصمیم بگیرید، کلاچ گرفته و سپس دنده را در شماره درست قرار میدهید. و یا زمانی که اتفاقی می افتد بدون هیچ تعللی پای شما روی ترمز رفته و سرعت شما کم میشود.
برای شناسایی عادتهایی که داریم کافیست تا یک کاغذ برداشته و برای یک بازه زمانی مشخصی، هر کاری که انجام میدهیم را روی آن بنویسم و هیچ استثنایی قائل نشویم. کوچکترین فعالیتها را هم یادداشت کنیم. زمانی که به ددلاین مورد نظر رسیدیم، کاغذ دیگری برداشته و کاغذ قبلی رو مرور میکنیم، اگر کاری جدید بود آن را در ستون کارها نوشته و اگر تکرار شده بود در ستون تکرارها یک خط میکشیم، حالا زمانی که لیست فعالیتهای کاغذ اول به اتمام رسید، به کاغذ دوم نگاهی انداخته و هر کاری که بیش از دو خط جلوی خود داشت یک عادت است. با این شیوه دفعات تکرار کارها را به صورت شهودی خواهید دید، پس خواهشا و لطفا بنویسید و نگویید من میدانم که چه کاری را چندبار انجام دادم. اگر این تکنیک رو انجام دهید خودتان از مشاهده برخی کارهای تکراری شگفت زده خواهید شد.
عادتها همانطور که در ابتدا گفتم یا خوب هستند یا بد، پس برای شناسایی نوع آن کافیست روی کاغذ دوم یک ستون اضافه کنید و مشخص کنید این عادت خوبه یا بد. حتی به نظرم بد نیست که ستون دیگری اضافه کنید و بنویسید که آیا این عادت را فارغ از خوب و بدی آن دوست دارید یا خیر.
برای ترک عادت باید عادت را از تکنیک قبلی که معرفی شد بشناسیم. حالا که عادت بد را شناختیم، در اولین قدم باید دسترسی به آن عادت را سخت کنیم، یعنی اگر سیگار کشیدن را عادت بدی میدانیم، از این به بعد هر وقت سیگارمان تمام شد فقط اجازه داریم از دورترین مرکز فروش، آن را تهیه کنیم.
برای تکرار عادت بد جریمه بگذارید. مثلا به ازای هر نخ سیگاری که میکشید خودتان را مجبور کنید که یک مبلغ قابل توجهی را به خیریه کمک کنید، البته تقلب در جریمه ممنوع است!
تکنیک دیگر برای ترک عادت بد این است که از محیط هایی که آن عادت را در آن تکرار میکنید دور شوید. برای مثال شما در محل کارتان یک بالکن دارید که هر بار به آنجا میروید وسوسه میشوید تا یک نخ سیگار روشن کنید، از این به بعد ورود به بالکن را ممنوع کنید و اگر مجبور بودید به بالکن سر بزنید، سیگار خود را به صورت خودآگاه روی میزتان جا بگذارید.
برای ساخت عادت خوب، دقیقا باید برعکس تکنیکهای ترک عادت رفتار کنیم. یعنی دسترسی به عادت را آسان کنیم. برای تکرار عادتخ وبمان جایزه تعریف کنیم و سعی کنیم در محیطهایی که آن عادت جذابتر است بیشتر رفتو آمد داشته باشید.
آنچه در ساخت و ترک عادت گفتم بیسیکترین روشهای مرتبط با عادت بود، قطعا ساخت و ترک عادتها بسیار پیچیدهتر از این موضوع است، اما برای شروع بد نیست یکبار امتحانشان کنید. اما خبر خوب اینکه من دورهی توسعه فردی خاصی در خصوص عادات دارم که میتوانید در آن دوره ثبت نام کنید و پس از انجام تکنیکهای گفته شده معجزه عادتها در زندگیتان را مشاهده کنید.
در آخر بد نمیدانم که دو کتاب فوقالعاده رو به شما معرفی کنم که با خواندن آنها میتوانید در خصوص عادت اطلاعات بسیاری به دست آورید. کتاب اول عادتهای اتمی و کتاب دوم خرده عادتها نام دارد. این کتابها خوشبختانه آنقدر پر فروش هستند که در هر کتابفروشیای با قیمت مناسب قابل دسترس هستند و اگر از کتاب کاغذی خوشتان نمیآید، میتوانید در هر اپلیکیشن موبایل کتابخوانی که دوست دارید آنها را بیابید.